زن جوان وقتی شماره تلفنش را برای اطلاع از حراج‌های فروشگاه لباس در اختیار فروشنده قرار می‌داد، خبر نداشت مردی که در آن نزدیکی است، نقشه شومی دارد. مدتی قبل زن جوانی نزد ماموران پلیس فتای مشهد رفت و از مزاحمت‌های تلفنی و تلگرامی مردی شکایت کرد.

اين زن گفت: چند روزي است كه مرد ناشناسي مدام مزاحمم مي‌شود و برايم پيام‌هاي عاشقانه و عارفانه مي‌فرستد. همين مسئله باعث شده كه زندگي مشتركم به خطر بيفتد. چراكه شوهرم مردي شكاك است كه به‌خاطر شك‌هاي بي‌موردش زندگي ما تا طلاق هم پيش رفت و مدتي از هم جدا شديم اما به‌تازگي اختلافاتمان را كنار گذاشته‌ايم و زندگي تازه‌اي شروع كرده‌ايم. اما حالا پيام‌هاي گاه و بي‌گاه مرد ناشناس مرا به وحشت انداخته و هر چه به او التماس مي‌كنم كه دست از سرم بردارد، وي به مزاحمت‌هايش ادامه مي‌دهد و مي‌ترسم اين كارش زندگي‌ام را نابود كند.

با شكايت اين زن، تيمي از ماموران براي شناسايي و دستگيري مزاحم تلفني وارد عمل شد. آنها در ردگيري‌هاي تخصصي موفق شدند كه اين مرد را شناسايي كنند و درحالي‌كه مزاحمت‌هاي وي همچنان ادامه داشت و او مي‌خواست هر طوري شده با زن جوان ملاقات كند، ماموران براي دستگيري او نقشه‌اي زيركانه كشيدند. آنها از شاكي خواستند كه با وي قرار ملاقات بگذارد و او را به محل قرار بكشاند و به اين ترتيب زماني كه مرد جوان با در دست داشتن يك سبد گل در محل قرار حاضر شده بود، به دام پليس افتاد. همزمان ماموران به بازرسي خودروي وي پرداختند كه در داخل آن مقدار زيادي كادو و هديه پيدا شد و نشان مي‌داد كه اين مرد علاوه بر اغفال شاكي، قصد اغفال زنان ديگري را هم داشته است.

اما متهم چطور شاكي را شناسايي كرده و شماره تلفن او را به‌دست آورده بود؟ او پس از انتقال به اداره پليس گفت: براي خريد به يك فروشگاه لباس رفته بودم. شاكي را موقعي ديدم كه مي‌خواست پول خريدش را پرداخت كند. در حال صحبت با فروشنده بود و وقتي فروشنده از او خواست كه شماره تلفنش را بدهد تا از اين به بعد پيامك‌هاي مربوط به حراج‌ها و تخفيف‌هاي ويژه فروشگاه براي او هم ارسال شود، او قبول كرد و شماره‌اش را داد. من هم كه تصور مي‌كردم اين زن مجرد است و از او خوشم آمده بود، شماره‌ تلفنش را به‌خاطر سپردم و از آن روز به بعد برايش پيام‌ مي‌فرستادم. من خبر نداشتم كه متاهل است و پيام‌هاي من برايش گران تمام مي‌شود تا اينكه براي ديدنش قرار گذاشتم و سر قرار دستگير شدم.

اظهارات اين مرد در حالي بيان مي‌شد كه ماموران در بررسي خانه و گوشي تلفن همراهش عكس‌ها و مشخصات تعدادي زن ديگر را هم پيدا كردند و اين نشان مي‌داد كه متهم به‌غير از شاكي، زنان ديگري را هم اغفال كرده است. او گفت: وقتي 18سالم بود، به اجبار خانواده با دختري ازدواج كردم كه اصلا علاقه‌اي به او نداشتم. ما بچه‌دار شديم و اين در حالي بود كه من وضع مالي خوبي پيدا كرده بودم اما اصلا خوشحال نبودم و دلم نمي‌خواست به اين زندگي ادامه دهم. اين بود كه خانه‌ام را ترك كردم و با تهيه خانه‌اي ديگر، در آنجا به‌تنهايي زندگي مي‌كردم و در اين مدت تلاش مي‌كردم با خانم‌هاي مختلف آشنا شوم و هديه‌ها و كادوهايي كه در ماشينم پيدا شد هم براي آنها خريده بودم تا اينكه دستگير شدم.

با اعترافات اين مرد كه فرامرز نام دارد، پرونده‌اش در اختيار مرجع قضايي قرار گرفت. سرهنگ جواد جهانشيري، رئيس پليس فتاي خراسان رضوي با بيان اين خبر به خانم‌ها هشدار داد كه هنگام دادن شماره تلفن همراهشان به افراد مورد نظرشان، مراقب اطرافشان باشند و شمار‌ه‌شان را به‌گونه‌اي ارائه دهند كه افراد ناشناس متوجه آن نشوند و از اين طريق برايشان مزاحمت ايجاد نكنند.

کد خبر 329991

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha